«بیگانه با ترس» رونمایی میشود
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۲۱۴۲
کتاب «بیگانه با ترس؛ هشت گفتگو درباره خلبان محمود اسکندری» نوشته صادق وفایی امروز، دوشنبه ۱۸ دی رونمایی میشود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «بیگانه با ترس؛ هشت گفتگو درباره خلبان محمود اسکندری» نوشته صادق وفایی که بهتازگی توسط انتشارات ایران منتشر شده، امروز (دوشنبه، ۱۸ دی) از ساعت ۱۵ در دفتر این انتشارات به نشانی بزرگراه سردار سلیمانی، جنب مصلی امام خمینی، خیابان خرمشهر (آپادانای سابق)، پلاک ۲۰۸ رونمایی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کتاب دربرگیرنده هشت گفتوگو با امیران خلبان فرجالله براتپور، محمود ضرابی، اکبر زمانی، اسماعیل محترامیدی، روحالدین ابوطالبی، محمدرضا قرهباقی، ناصر باقری، اصغر شفائی، حسینعلی ذوالفقاری و محمدرضا ملکی و محمد و ملیسا اسکندری فرزندان محمود اسکندری است که درباره کارنامه جنگی اسکندری و زندگی شخصی او انجام شدهاند.
مراسم رونمایی از این کتاب با حضور خلبانان سالهای جنگ و سخنرانی امیران فرجالله براتپور، محمد عتیقهچی، محمدرضا قرهباغی و اکبر زمانی همراه است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۲۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی